زندگی پر فراز و نشیبی داشتم . دوران مجردی بسیار خوب و متاهلی هم نسبتا خوب . خدا رو شکر خونه و ماشین دارم. مهندسی کامپیوتر خواندم و در همین رشته در یک سازمان دولتی سر کار هستم.

۲۱ تیر ۶۸ به دنیا اومدم .یکبار عاشق شدم و ازدواج کردم ولی همون ابتدا جدا شدم. همیشه منتظر آینده بودم و فکر میکردم قراره همه چیز عالی بشه. الان میبینم قدیما بهتر و عالی تر بود و شادتر بود. هرچه میگذره زندگی سخت تر میشه. گاهی نا امیدم و گاهی امیدوار به آینده. بازم خدا رو شکر. همیشه در لحظه زندگی کنید و شاد باشید و قدر لحظه ها رو بدونید. شاید فردایی نباشه

تا مجردی خیلی عالی بود با وجود سختی ها خانواده خوب داشتم ولی بعداز ازدواج خیلی سخت شد یه شوهر مریض و دو تا بچه دارم خودم کار می کنم و تمام مسوولیت و خرج زندگی با کنه و دیگه روز و شب هارا گم کردم

سلام منم زندگی سختی داشتم فک میکردم اگر ازدواج کنم به راحتی که دلم میخواد میرسم ...اما خیال باطل نه دکتر شدم نه یه نویسنده ...تو دروان که جوان بودم کله ام پر از ایده بود اما حالا ....

بسیار بلند پرواز هستم و در آرزوی ساخت بزرگترین عمارت جهان در تبریز هستم, اگر روزی به این منم برسم آرزویی نخواهم داشت، خدا را چه دیدی عمارت نئو رو به خاطر بسپارید

سلام بر همگی زندگی پر فراز و نشیب و سختی داشتم و بسیار فقیر. ولی با کمک خداوند و همت و تلاش و مشقت زیاد در حال حاظر کاپیتان بزرگی در کشتیرانی هستم و به ارزوهام یکی پس از دیگری دارم می رسم .ولی یادتون نره در لحظه زندگی کنید وخوش باشین.

سخت گذشت ولی گذشت و داره دنیا بروفق مراد میچرخه زین پس

زندگی پر فراز نشیبی داشتم هنوزم کلی فکر و ارزو دارم ولی کم کم ارزوهای خودم داره تبدیل میشه به ارزوهای بچهای گلم زندگی اینو بهم فهموند هر چی جلوتر میری ارامشی در کار نیست سختر و سختر میشه در لحظه شاد باش و زندگی کن

در حال حاضر دانشجوی ارشد بازاریابی هستم ترم بعد پایان نامه رو شروع میکنم. دیر اومدم ارشد ولی امیدوارم بتونم شاغل شم . اصلا نمیتونم بپذیرم خونه دارم.

سلام.خداروشکر تا اینجا خوب بوده منم متولد ۲۱ تیرم...الان دانشجویی دکتری دانشگاه مالک اشترم و ارزو دارم برای ادامه برم خارج از کشور

گذشته خوب بود خدا رو شکر دوست داشتم پزشک بشم تا حالا پزشک عمومی رو به دست اوردم و میخوام تخصص قبول شم

من ارزوداشتم درشرکت فنی مهندسی برم دستگاههای روزبربسازم اماسنی بودیم هیچی ندادن الان هم بیکار

خیلی فقیر بودم الان پزشکی دانشگاه تهران خوندم. منتظر مدرکمم. زندگی در حد ... سخت بود ولی الان خوشحالم

امروز ۱۷ شهریور ۱۳۹۹.و دقیقا ۱۸ روز دیگه تو تاریخ ۴مهر ۱۳۹۹ آزمون وکالت دارم. و سخت مشغول درس خوندن هستم تا بتونم تو این آزمون قبول بشم و یه وکیل بشم.

من اکنون آموزگار اول ابتدایی هستم دو دختر 8 و 3 ساله دارم و خیلی خوش حالم

سرگذشت های بد و خوب زیادی داشتیم با اینهمه باز شکر که زنده ایم داریم زندگی میکنیم مادهه شصتی نسلهای خیلی سوخته ای هستیم و بودیم ما خیلی تو شرایط سخت زندگی کردیم تا به الان هم چنان ادامه داره