سلام صابرمتولد۱۶آذر۶۴درشهرکرمانشاه دربیمارستان متصدی به دنیاآمدم دریک خانواده ۵نفره پدرارتشی مادر خانه داریک خواهر‌که۲سالاازخودم کوچکتروبرادرکه متولد۷۰دوران کودکی امکانات کم بودولی تمام خاطرات خوشم مال دوران کودکیمه من عاشق مادربزرگم بودم مادرمادرم که بیشترین عمرطی شده پیش مادربزرگم گذراندم وبدترین سال هم سال۹۳بودکه مادربزرگم راازدست دادم ای کاش می شددوباره به اون روزها برگردم خیلی دلم برامادربزرگ وپدربزرگم تنگ شده تنهاآرزوم اینه برم اون دوران نه ثروت میخوام نه قدرت تنهاآرزومدیدن اونهاوزندگی کردن باهشان است

سلام به همه ۱۶ اذریای جذاب و مغرور خدارو شکر کنیم وتا زمانی که زنده ایم زندگی کنم باعشق

سلام هم تولدیهای عزیزم. ای شکر. رویهم رفته زندگی سخت ولی خوبی داشتم. زود ازدواج کردم و الان دو تا بچه دارم. فقط اینکه همه ازم خیلی توقع دارن، خیلی اذیتم میکنه.

خداروشکرمیکنم.اگه تک تک ما ها از اینجایی که الان هستیم ناراضی هستیم .فقط فقط مقصر خودمون هستیم.ما به اندازه تلاش هامون و کارهاو تصمیم هایی که تو زندگیمون انجام دادیم داریم لذت میبریم. خداروشکر سالم هستم درکنار عزیزانم هستم .خدارو دارم

اصلا دوست ندارم به دوران کودکی برگردم، اما الان تمام تلاشم رو میکنم که همه چی خوب پیش بره اول برای خانواده بعد برای دیگران، شدیدا از حال خوب دیگران لذت میبرم، خدا رو شکر احساس موفقیت تو زندگیم دارم

بچه گی بسیار خوب و شیرین با امکانات سخت داشتم زود ازدواج کردم سختی های زیادی کشیدم الان چند سالی هست ک دارم نتیجه ی صبوریهامو تو زندگیم میبینم و خدارو شکر میکنم که همیشه کنارم بوده و کمکم کرده و الان خدارو شکرررررر زندگی خوبی دارم با یه همسر خوب و سه تا دختر ناز که خدا خودش برام حفظشون کنه ❤

خیلی زود ۳۴ ساله شدم بنظرم خیلی چیزارو تجربه نکردم

سلام به همه ی شانزده اذریا ، سرگذشت خوبه دیگه باید باهاش کنار اومد ، هدی هستم دقیقا صبح زود بدنیا اومدم ،، پرانرژی باشید.

نمیدونم ولی گذشت بانداری پدرم ..مستاجری بلاخره بزرگ شدم الان ازدواج کردم یه دختر 8ساله ویه دختر 4ساله دارم خداروشکر زندگیم خوبه ...مادرم رویکسال پیش ازدست دادم زندگی سخت میگذره باافسوس باکاش ....کاش ....کاش ...

چی بگم همین که دنیا اومدیم جنگ بود بعدشم دوران سازندگی حالا هم تحریم هم از خارج هم از داخل تا دلتونم بخاد گرونی وتورم حالا که کرونا اصلا چیزی برا گفتن از خودم ندارم فقط آرزوهام که بر فنا رفت امیدوارم وضع بهتر بشه

سلام از کودکی تا اوایل ازدواجم زندگی خوبی داشتم ولی با ازدست دادن مادرم خیلی تنها شدم بدون اون زندگی برام سخت میگذره

خیلی خیلی بد. اما اگه خدا بخوادمیخواد ازین به بعد بهترترترشه.

چیزی ازش نفهمیدم و گذشت

زندگی شاداب و پر هیاهو پر انرژی و خستگی ناپذیر

معتاد شدم

من خوشبختم احساس رضایت دارم

مرتضی من در زندگی ام یه چیز مهم و انوهم پدرم بود که وقتی یکسال و شش ماهم بود از دست دادم و ب ها سختی بزرگ شدم ولی خدا را شکر الان مهندس برق و دو فرزند پسر یکی 10ساله و یکی هم 12روزه دارم و از خانواده ام راضی هستم امیدوارم هما زندگی خوبی داشته باشیدمممنون یاعلی

خیلی عادی و معمولی پیش رفتم

خوب بود ..محکوم به زندگی

خیری ندیدیم