بچگیم با کلی خاطرات خوب گذشته ودر سن ۱۷ سالگی عاشق شدم و ۲۱ سالگی با عشقم ازدواج کردم ده سال زندگی کردم ولی جدا شدم که شکست بزرگی بود دوباره ازدواج کردم و الان یه پسر شش ساله دارم نسبتا زندگی خوبی دارم ولی بازم احساس خوشبختیم کامل نیست،خیلی وقتا غم دارم

چه روزهای خوشی داشتیم قدرندونستیم .یادش به خیر .الان دوتا برادرو پدرومادر رو به دست خدا سپردیم خدا رحمتشون کنه .☹☹

خداروشکر، زندگی با همه فراز و فرود هایش جریان دارد. لحظات خوب و خوش، لحظات سخت و نا امید کننده، همه رو داشتم ولی الان به لطف خدا همه چیز مرتب و روی روال هست. شغل خوب، خانواده ی خوب و سلامتی. باید قبول کرد که دنیا جای آسایش محض نیست و ناملایمات جزیی از زندگیست. اونوقت بیشتر احساس خوشبختی میکنید

من ازدواج کردم خوشبخت بودم ولی تو یکسال هم مادرم رو از دست دادم هم دخترم رو و هم همسرم ترکم کرد ... و الان به امید مردن زنده ام ...

گذشته پر از حادثه های تلخ و شیرین داشته ام ..وقایعی تلخ که انتظارش را نداشتم..وفکر میکردم فقط در فیلم‌ها رخ می‌دهد.. اما خداروشکر که گذشتند..والان زندگی خوب وشیرینی در کنار فرزندان و همسرم دارم و اینکه خداروشکر .آموزگار ابتدایی هستم..

اول از همه از خداوند مچکرم بخاطر تمام نعمتهای که بی کران به من داده است .دوم اینکه توی بهترین از فصل سال وبهترین ماه سال بدونیا اومدم .من دردوران زندگی خود متوسط بودم خوشبختی چندانی نداشتم همش زود گذر بوده است بدتر روز زندگیم فوت پدرم بود.واینکه دنیا محل گذر است .هرچی خدا بخواهد همون است تشکر

خوشحالم برای این زندگی که هدیه خداوند هست برام و کاملا احساس خوشبختی میکنم فقط دور از وطن هستم ولی آرامش خوبی دارم ممنونم ازت خدای مهربون به خاطر همه چی .مرتضی ازغدی

گذشته ی خیلی تلخ و بی ثبات و اینده ای تاریک و نامیدکننده در عین حال مادری دلسوز و فداکار هستم و سعی میکنم تا لبخندو به صورت فرزندم بیارم و همچنان باز هم منتظر معجزه باشم برای خوشبختی که فکر میکنم لیاقتشو دارم

خوشبخترین خانم ودلسوزترین مادر

گذشته بسیار بد و نا‌امید کننده. درحال حاضر زندگی بسیار خوب با همسرم. بسیار خوشبختم و شرایط خوبی دارم خداروشکر. ولی کمبود پدرم درزندگیم چندسال هست باعث‌افسردگیم شده. قدرباباهاتون رو بدونید. خیلی زود دیر میشه

زندگی زیباست ای زیبا پسند*زنده اندیشان به زیبایی رسند ممنون از ابتکار خیلی خوبتون دریاب که از روح جدا خواهی رفت*در پرده اسرار فنا خواهی رفت می نوش ندانی از کجا آمده‌ای*خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

سلام زمانی هستم از زرند کرمان چالش خیلی خوبی بود خداروشکر خانواده خوبی دارم واز خداوند سپاسگزارم

بیچارگی کا ر کار کار بعد کار بعد سگ دو زدن بعد یهو دیدم بچم سیزده سالشه الآنم آرزو مرگ و ترس از مرگ یا بهتر بگم ترس از نوع مرگ نه خود مرگ

سلام رحمان از فیروزآباد فارس، خیلی جالب بود