من خیلی سرگذشت سختی داشتم مادر درسن ۳سالگی از دست دادم زن بابا کافر بود اصلا مجردی خوبی نداشتم الان خداروشکر خوبم ۲تا بچہ دارم

تولدمه اما خوشحال نیستم چون عزیزترینم منو شکست

چقدر برام جالب بود خوندن سرگذشت ادمای هم سن خودم . سلام من مبیناام ۴۵ روز دیگ تولدمه یعنی تولدمونه . از سرگذشتم بخوام بگم

زندگی سختی داشتم سختی هام از13سالگی شروع شد و تو20سالگی یکمی ب ارامش رسیدم فردا تولدمه تولد22سالگی و خدارو هزارن بار شکر میکنم که سختی ها زندگیم پشت سر گذاشتم و امیدوارم در اینده یه زندگی ایدال خواهم ساخت ارزو موفقیت برای همه ابانی ها عزیز

من به نوبت خودم میخوام بگم ک‌ دانشجو هستم دو رشته درس میخونم مهندسی نفت تکنسین دارو خانه ولی یه چیزی بگم این دوران از زندگی خیلی خیلی خیلی خیلی سخت برای ازدواج برای تحصیل برای همچی خیلی سخت شد

بعد ازکلی تلاش و سختی ب ارزوم ینی معلم ابتدایی شدن رسیدم

از۱۵سالگی به بعد زندگی یه روی دیگشو بهم نشون داد و باعث شد هرروز خودم رو بیشتر به زحمت بندازم و درک کردم که خدا هیچ تلاشی و بی جواب نمیزاره و در مسیری که انتخاب کردم همیشه و همجا همراهم بوده باعث شده تو خیلی از مسائل به تکامل و بلوغ فکری برسم.

ی دوره ۲ ساله ای واقعا سخت بود واسم این اواخر انتخابا و تصمیمات اشنباهی هم گرفتم..آدمای دورمو حذف کردم رفتم دنبال پیدا کردن خودم دنبال یادگیری و آموزش ..الان یکم جلوتر از خط آغازمم امیدوارم خوب پیش بره..باشد که عقرب کارشو بکنه

من با تلاش های زیاد در رشته معلمی قبول شدم و الان من معلم ریاضی کلاس اول دبستان هستم

رو ی خودت تمرکر کن و از هدفت دور نشو روی خودت و اندامت سرمایه گذاری کن و هر روز ۲ ساعت وقت بزار یکی برای تناسب برن و دیگری بزای ذهنت تا میتونی مخ دخترا هم بزن

حالم توصیف جالبی نداره ۶ سال درگیر یه عشق یه طرفه شدم و تهش پوچ رشته مورد علاقمو قبول نشدم الان کار میکنم و مجدد برای کنکور میخونم ولی خدا هست و امید پا برجاست زندگی ادامه داره ارزوی موفقیت برای همتون

درحال خوندن رشته پرستاری ام. رسیدن به خواسته ها و هدفام در گرو درس خوندمه و چیزیکه فاصله بین الانی که هستم و هدف و رویام تلاش بیشتر و درس خوندن بیشتره که دارم بهش عمل میکنم. امیدوارم چند وقت بعد که اومدم اینجا پیشرفتی نسبت به الانم داشته باشم

از عشقم ناراحتم خیلی و الان داره تقاص کاراشو میده ولی دوسش دارم خیلی و عشق ما یه عشق ممنوعست ولی بازم دوصش دارم

خداروشکر خوبه همه چیز فقط رشته ای که دلم میخواست قبول نشدم یکم بهم ریختم ولی خدا اونقدر مهربونه که چند ماه بعد کلی چیزهای خوب بهم داد که میگن گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری بهم ثابت شد

درحال درس ورسیدن به خواسته ها

زندگی سختی داره، آسون نیست، ولی باید امید داشت به فرداهای روشن، باید تلاش کرد، ممکنه ناامیدبشی، بی انگیزه بشی، دلت نخواد این زندگی رو، ولی حواست باشه یکی هست که همیشه حواسش بهت هست، خدایی که مهربونه ومارو تنهانمی ذاره. باید تجربه کرد، کتاب خوند، موسیقی خوب گوش داد، محبت کرد، دوستی کرد، هدف داشت و.. هنوز خیلی جوونیم و کلی راه درپیش داریم

من با همه ۱آبانیا فرق دارم ی فرق خیلی بزرگ که نمیشه گفت و درحال حاضر پشت کنکوری و تلاش برای قبول شدم در رشته موردنظرم

درحال گذراندن سختی ها و رسیدن به زیبایی های زندگی

فکر نمیکردم بشه،شد خدا شکر خداشکر ،این زندگی مارو کجا برد خدا شکر خدا شکر

در حال رسیدن به اهداف

نیست گویا روزنی این سقف قیر اندود را ولی خدا خداس.خدایی میکنه

فقط بگذره بره جلو...ببینم چه خبره...

شاد باشید واززندگیتان لذت ببرید،عشق بورزید و...

توصیفش آسون نیس اما اگه هنوزم بشه خندید هنوزم بشه کنار کسانی که دوستشون داریم و دوستمون دارن لبخند از ته دل بزنیم یعنی دنیا هنوزم قشنگیاشو داره