سلام مجدد درسا هستم و دانشجوی دامپزشکی مجردهستم وزندگی بسیارخوبی دارم .دوستم مانا دیگه باهم دوست نیستیم هرکدوممون به سمت زندگی ومسیر خودمون رفتیم.امشب ۲۴ سالم شدتو یکسال گذشته خیلی چالشهاو سختی ها رو تجربه کردم ولی همشون منورشد دادن وناامید نشدم وقتی زندگی بامن کینه داشت من به زندگی لبخندزدم ومتوجه شدم پشت اون کینه عشقی وجودداشت برای رشد و کامل شدن من.خداروشکربخاطر همه ی اتفاقای خوبو بدی که تااین لحظه برام افتاده الان حالم عالیه روز به روز بهترم.جدیدا متوجه شگفتی تنهایی شدم و اینکه چقدر در اون آرامش و سکوت میتونم خودمو پیدا‌کنم درک کنم وتسلی ببخشم. به خدای مهربان به تنها پناهم تکیه کردم به خودم قول دادم که هرلحظه تصمیمم شادی باشه وبه خودم قول دادم که هرشب وقتی روز تموم میشه بشینم با خودم فکر کنم که آیاتونستم هرلحظه بهترین خودم باشم یا نه؟

سلام ابوالفضل هستم ۲۳سالمه گرگان زندگی میکنم فعلا اتفاق خاصی نیفتاده همین که سلامتی داریم جای شکرش باقیه ببینیم در آینده چی میشه با تشکر...

سلام من آتوسا هستم گوینده و طراح لباس

سلام من فهیمه هستم متولد ۱۳۸۰/۱/۲۰ تو ایران زندگی میکنم تقریبا ۵ سال ازدواج کردم به آرزوهام نرسیدم اما از نزدگیم هم ناراضی نیستم

سلام درسا هستم و دانشجوی دامپزشکی. بسیار زندگی خوبی دارم و از زندگیم راضیم و دوست بسیار خوبی دا رم که اسمش مانا ست اونم زندگی بسیار خوبی داره و از زندگیش راضیه و ما هم الان بسیار های هستیم.

من یه نوجوان تو ایرانم..دیگه به نظرم باید کلشو خودتون بگیرین((: تنها آرزو و دغدغم شده شادی مردمم و آزادی کشورم.. من فقط 15 سالمه ولی شب و روزم شده گریه.. برای آزادی ایران خانوم(": هانا.

ناطق هستم بیست ساله دانشجوی پزشکی... خیلی خوشحالم که فروردین ماهی هستم

سلام من فاطمه هستم ۲۰سالمه .۷یا۶ماهه نامزدکردم ؛دانشجوی آموزش ابتدایی ام؛همسرمو خیلی دوستدارم.

سلام نجمه هستم از خوزستان متاهلم واز زندگیم راضیم درسم رو ادامه ندادم‌ ولی خدارو شکر شغل خیاطی رو خیلی دوس دارم والان خیاط هستم

سلام من مینا هستم اهل خوزستان، 8ماهه که ازدواج کردم و الان به شدت پشیمونم که چرا درسمو نخوندم نه اینکه از زندگیم ناراضی باشه نه اتفاقعا ما عاشق هم بودم از قبل و الانم هستیم و خیلی همدیگرو دوست داریم، ولی دوست داشتم درس میخوندم و دانشگاه میرفتم و بعدش سرکار، خواهش میکنم اگه شما هنوز ازدواج نکردین درستونو ادامه بدین و اگه خواستین ازدواجم کنین قول بگیرید که درس بخونین

سلام من الیاسم بیست سالمه و چندماهی هست خدمتم و تموم کردم الان تو واحد حسابداری یه شرکت مشغول به کارم

سلام ،فاطمه هستم ساکن بم،مادر و برادرم در زلزله سال ۸۲از دست دادم الان ۲۰ساله ام دانشجو معلم،خدا رو شکر راضی ام اما بعد از تمام شدن دانشگاه میخواهم دوباره کنکور بدم و دو شغله بشم.

سلام فاطمه هستم،متاهل هستم ولی متاسفانه با آدم درستی تعهد نبستم تنها چیزی که فک نمیکردم ازدواج بود اهداف خیلی بزرگی داشتم درس میخوندم رشتم تجربی بود شاید اینایی که میگم خیلی مسخره باشه ولی خودمم نفهمیدم چجوری شد که متاهل شدم بچه بودم و با احساساتم بازی شد بازم میگم بچه بودم ینی چهار سال پیش که ۱۶ سالم بود مادرم ندونسته راضی به این ازدواج شدبگذریم الان من هنوزم نامزدم ولی بازم اعتراضی نمیتونم بکنم با هزارتا اعصاب خوردی و مریضی اعصاب و فشار روحی کنکور دادم ولی متاسفانه آزاد قبول شدم و شوهر و پدری نبود که بخواد شهریه دانشگاه آزاد اونم رشته تجربی رو بده ببخشید که سرتونو درد آوردم ولی همیشه دعام این بود و هست که من آخرین دختری باشم که بدون هیچ علاقه ای تن به یه ازدواج ناخواسته داده امیدوارم که همیشه دلتون شاد باشه و مزه عشق رو بچشید❤

سلام.من ثمینه هستم..ساکن بندرعباس.. همراه خانواده ام زندگی میکنه البته مادرم وقتی ۱۵سالم بود فوت شد و من بعد گذشت ۴/۵سال هرروز بیشتر از قبل دلتنگش میشم ولی همونطور ک مادرم همیشه ازم میخواست باید قوی باشم و خیلی محکم به زندگیم ادامه بدم در حال حاضر دارم واسه کنکور میخونم ..خیلی دوست دارم معلم بشم

فاطمه ام.دانشجوی کارشناسی مهندسی معماری دانشگاه تهران