سلام.. من ۲۹ سالمه ومثل همتون کمی زودرنجو زودم میبخشم و دلسوزم، وقتی حرفاتون رو شنیدم حس خوبی داشت که هم متولدین خودم ،هم مثل خودمه، من همچنان مجردم و روپای خودم هستم دارم ادامه میدم واز تک تک دقایم لذت میبرم گذشته سختی داشتم ولی الان حالم خوبه و به این نتیجه رسیدم دنیا انقدر که من سخت میگرفتم سخت نبود فقط من بلد نبودم چطور لذت ببرم امیدوارم همتون دقایق خوشی رو داشته باشین

سلام تو اين مدت زندگي فهميدم ما بدنيا اومديم كه فقط دنيا خالي از ادم نباشه وگرنه مگه با بي پولي ميشه انسان زندگي كنه نه حس زندگي نه اميدواري نه جواني نه خوشي و استفاده كردن اميدوارم هم سن هاي خودم حداقل تو شرايط خوبي از زندگي باشن

سلام. من دانشجوام و خیلی از مسیر زندگیم تا الان ناراضی ام ولی میخوام عوضش کنم. بعد فوت پدرم فهمیدم زندگی ارزش حرص خوردن و به حرف اینو و اون گوش کردن نداره پس میخوام راه خودمو برم. معلوم نیست چقدر عمر کنیم پس بهتره اونجور که میخوایم زندگی کنیم و ادمهای منفی رو از زندگیمون بیرون کنیم

۲۷ سالمه زدو عصبی میشم زود میبخشم..متاهل دو پسر هم دارم دانشجوی ترم آخر علوم تربیتی و معلم غیر انتفاعی هستم پدرم رد در سن ۲۰ سالگی از دست دادم و یک خواهر کوچک و یک برادر کوچک تر ازخودم دارم همسرم رو دوست دارم و میدونم که دوستم داره...اما زندگی سختی داریم ولی خب کنار هم و باهم خوب گذروندیم و میگذرونیم.لطفا لبخند.

سلام،من هنوز ازدواج نکردم،حس محبت خیلی زیادی احتیاج دارم،همیشه اینجوری بودم،زودعصبی و زود اروم میشم و حتی همون موقع میبخشم،اطرافیانمو دوست دارم،دل سوزیم خیلی زیاده،بزرگ فکر میکنم،حس قدرت اینده رو دارم،بزرگ تراز تصورات بیقه میشم،بوجود خدا اعتقاد دارم،ولی یکم بازیگوشم،طبع گرمی دارم،شوخ طبم،اادم حساسی فوق العاده ایی هستم،اگ توهم مثل منی ینی یکی مثل توهم داره زندگی میکنه،

سلام من هم در سن۲۰سالگی ازدواج کردم سه سال بعد بچه دار شدم پسرم ۳.۵سالشه منم زود عصبی میشم زود هم فراموش میکنم از ازدواجم راضی نیستم کاش درس میخوندم امیدوارم حداقل ب خواسته هام و آرزوهام برسم موفق باشید

سلام،منم در سن ۱۷ سالگی ازدواج کردم،۲۱ سالم بود دخترم به دنیا اومد و ۹،۹،۹۹ هم پسرم به دنیا اومد خداروشکر زندگیه خوبی دارم،ولی خودم مثل اون دوستمون زود عصبی میشم فکر کنم این اخلاق مختص ماه و روزیه که من به دنیا اومدم

س من توسن ۱۷سالگی ازدواج کردم صاحب ۴پسر هستم واززندگی خودم راضی هستم خدارو شکر میکنم هرچند ادامه تحصیل ندادم ولی سرگرم بچه هستم ولی زود عصبی میشم زود کنارمیام

زندگی راحتی داشتم تاوقتی ازدواج کردم وتازه وارد مشکلات وسختی ها شدم سال۹۸و۹۹ صدبار ازتصمیم عجولانم واسه ازدواج پشیمونم الان که به اون ناراحتیا فکرمیکنم فهمیدم که اصلا ارزششونداشته زندگی سخته ولی مامیتونیم خودمون سختش نکنیم ..چاره ای نیست هممون میمیریم ولی هممون زندگی نمیکنیم...بذاریم بگذره

من پدرم پولداره ومشکل مالی ندارم ولی آنقدر گیرمنن که از زندگی بیزار شدم عاشق دختری هستم که مطعلقه است و خانواده ام به شدت مخالفت میکنن

زندگی من سختی های عاطفی و روحی زیادی چشیدم و مثل هر ادم دیگری تحصیل کردم و در دورشته دانشگاهی مدرک گرفتم و در شرکت گاز مهندس HSE هستم و در سن ۲۴ سالگی عاشق شدم و نافرجام بود در سن ۲۵ سالگی جدا شدیم و در حال حاظر برنامه هایی برای خودم نوشتم از لحاظ موفقیت و دوری از افسرگی تلاش میکنم به خواسته هایم برسم و با همسری ازدواج خواهم کرد که شرایت آن وفادار و با صداقت باشه و به زندگی من آرامش هدیه کنه مرسی .