از وقتی یادمه یه آرزوی خیلی بزرگ داشتم الان ۲۸ سالمه و هنوز هم فقط تو خواب که به آرزوم میرسم لحظه ای نیست به آرزوم فکر نکنم ازدواج کردم و یه پسر سه ساله دارم میخواستم به همزادام بگم تو رو خدا دست از آرزوتون برندارید که مجبور شید فقط خوابشو ببینید

سلام۲۸سالمه متاهل و هنوز نی نی ندارم پرستاذم ولی از زندگی کاریم و مالیم راضی نیستم انشالله درست میشه تا خیلی دیر نشده

سلام فاطمه هستم ازدواج کردم و دوتا دختر خوشگل دارم با همسرم رابطه ی خیلی عالی و عاشقانه دارم ،همیشه دوست داشتم که به رویاهام خودم دست پیدا کنم،تمام تلاشم رو میکنم که به رویاهام و هدفام برسم امیدوارم که رسیدن بهشون اتفاق بیوفته

من پدر امیرحسین هستم که پسرم تاپنجم اسفندهشتادشش در قید حیات بود ودر اثرسکته مغزی فوت نمود که برایش خیلی آرزو ها داشتم برای همه همه سلامتی آرزو میکنم

باعرض سلام بر کلیه عزیزان اینجانب محمدهستم با اشاره بر گذشته. خیلی عالی و پر نشاط بودم حالا هر چند با وجود وضع مالی خوب اما دیگر اون جمع گرم خانوادگی رو نمیبینم خدا رو شکر جز این مشکل دیگه ای ندارم وبر کلیه عزیزان آرزوی سلامتی دارم

تا قبل ۲۳ سالگی زندگیم کاملا عادی و بی هدف دچار اتلاف وقت میشد. تا اینکه سه سال پیش بصورت اتفاقی به بهانه تحصیل از ایران مهاجرت کردم و الان دانشجوی سال دو رشته ارتوپدیک فیزیوتراپی هستم مسلط به چهار زبان هستم. کنار درسم با عکاسی خرج دانشگاهم رو درمیارم. و از همه مهمتر با ۳۰ ملیت تو دنیا آشنایی پیدا کردم تجربه ای رو بدست آوردم که پدرم تو ۵۰ سال عمرش بدست نیاورد. نزدیک یکسال نیمه با یه دختری عاشق معوق شدم که مثلش تو دنیا نمیتونه منو دوست داشته باشه. اینارو گفتم که بت بگم همزاد عزیزم . تو نمیدونی سهم پیروزی تو کی هست پس سخت نگیر زندگیت و کن. خوشبختی سراغ تو هم خواهد امد. نمیدونی کی شاید همین فردا شاید ماه دیگه ، من تا ۲۰ روز قبل مهاجرتم اگه بهم میگفتن تو ماه دیگه کنار مدیترانه هستی داری عکس میگیری، میگفتم باشه سه بار:)

الان یه جوونم که دارم از تمام ارزو هام فاصله میگیرم افتادم به کاری که هیچ وقت دوستش نداشتم الان هیچی ندارم فقط خدارو شکر وضع بابام خوبه

حسین هستم ۲۶ ساله حضرات تو این سالا کلی اتفاقات عجیب برام افتاد و منو از ی بچه روستایی ک حتی حموم هم نداشتیم رسوند ب مدیر فنی ی شرکت گنده.خداروشکر میکنم و ب راهم ادامه میدم امیدوارم برای هممون همیشه اتفاقایی بیفته ک امداد اون حامی غیبی رو حس کنیم