من فوق لیسانس فلسفه هستم ، در یک جا مشغول به کار و متاهل هستم.... دقیقا هم مثل اذرماهی های دیگه عاشق مسافرت و گشت گذار...

من یه آذرماهی ام..بعضی وقتا عجولم اما بعضی وقتا به شدت توی کارام صبر وحوصله به خرج میدم به شکلی که حرص اطرافیانم درمیاد،مثلا وقتی میخام جایی برم لحظه آخرمیرم حموم.خیلی کار امروز رو به فردا میندازم.زود رنجم.مغرورم.شوخ طبعم.تنبلم..

بعضی موقه ها فک میکنم زیادی با بقیه فرق دارم و این جوری خیلی اذیت میشم کاش منم مثل بقیه بودم

تا ۲۲ سالگی مجبور بودم رشته ای که بهش علاقه نداشتم رو بخونم ، ترک تحصیل کردم و وارد بازار شدم، تجربه های زیادی در این دو سال بدست اوردم ولی شکست های پی در پی رو تجربه کردم . دوباره به دانشگاه برگشتم .تغییر رشته دادم و وارد دنیای مدیریت و بازاریابی شدم .و در حال حاضر به دنبال دستیابی به اهداف بزرگ خودم هستم. تحمل زندگی برام سخت شده و فقط به امید رسیدن به اهدافم هست که زنده ام. و اگر اخدافم رو ازم بگیرند دیگه انگیزه ای برای زنده بودن ندارم. ناراحتم از اینکه چرا دستم نمک نداره و دیگران ارزش کارهایی که براشون انجام دادم رو نمیدونن!!! شدیدا به دنبال این هستم که تغییرات مثبتی در زندگی خودم و دیگران به وجود بیارم . پس از پنج سال تلاش مستمر و شکست های مدارم بالاخره فهمیدم که توانایی و استعدادم چیه و از این بابت خیلی خوشحالم.

من زیر بار حرف زور نمیرم برای هر خواسته ای که داشتم تلاش کردم و بهش رسیدم الانم کاراموز وکالت هستم و خدا رو شکر میکنم که همیشه هوامو داشته و داره :)

دقیقا اذری ها دنبال مسافرت و خوش گذرونی هستن، من عاشق مسافرت و تفریح ام، اذری ها رک گو و یکم زبونشون تنده ولی قلبشون پاکه پاکِ، خیلی عجولیم ،در کل اذری ها ب شدت مهربو ن و دلسوزن

به عنوان یه آذری اصیل عاشق مسافرت و اهداف جدیدم...تا سال پیش فکر میکردم زندگی یکنواختمون قراره تو این مملکت به شکل کسالت باری ادامه پیدا کنه...ولی با انتخاب یه هدف جدید و تصمیم به ادامه تحصیل تو رشته دندانپزشکی،دوباره به زندگیم روح بخشیدم.یه آذری هیچوقت نباید اجازه خاموش شدن آتیشش رو بده

من 18 سالگی ازدواج کردم 23 سالگی پسر اولم و 25 سالگی پسر دومم دنیا اومده زندگی آرومی دارم ولی عاشق هیجانم . دوست داشتم درسمو بخونم که طبق عرف محل زندگیم و خانوادم ، منو شوهر دادن ، امیدوارم روزی به آرزوهای چال شده توی 18 سالگیم برسم ....

من کارشناسیمو از دانشگاه تهران گرفتم الانم ارشد حقوق دانشگاه شهید بهشتی و کارآموز وکالت هستم، از زندگیم راضی‌ام و به خاطر همه لحظه‌های خوب زندگیم داشته‌هام و توانایی‌هام از خدا و کائنات ممنونم ،فقط دلم میخواد کسی بیاد تو زندگیم که عشقش ابدی و واقعی باشه. امید داشته باشین و هیچوقت از تلاش برای خواسته‌تون دست برندارید.

درون کشوری به نام ایران زندگی میکنم.خودتان سرگذشتم را حدس بزنی

با کلی زحمت درس خوندم ب امید اینکه شاغل میشم اما الان سه ساله ک دنبال کارم و در انتظار اومدن شریک زندگیمم که قراره ب زودی ب خواستگاری بیاد