سلام به همه هم تولدی‌هایم.چه جالب شمارو پیدا کردم واقعا برام جذاب بود.صادقانه احساس تعصب دارم بهتون و صمیمیت شدیدی کلا به اسفندی‌ها دارم،شما که دیگه نور چشمام هستین.حاجی من برعکس همتون ازدواج نکردم و روزای خوبی رو نداشتم متاسفانه.تو عشق ناکام موندم به عشقم که از ۱۹سالگی تا ۳۴سالگی باهاش بودم،نتونستم برسم.ازدواج کرد منم بدتر تو نبودش سوختم.اعتیاد دلیل همه این بدبختیا بوده صادقانه.من از بچگی دوست داشتم بزرگ نشون بدم خودمو.آرزوم بود زود بزرگ شم و ۲۰ساله بشم.این بزرگترین آرزوم بود ۲۰ساله شم یدفعه.هیییی چقدر خر بودم.از ۱۵سالگی اعتیادم شروع شد.سال۸۱درس رو ول کردم رفتم سرکار.عشق کردم وقتی خانواده موافقت کردن ترک تحصیل کنم.اول دبیرستان بودم که ول کردم.ما خانواده پر جمعیت هستیم ۱۲تا بچه از یک پدر مادر.من ته‌تغاری هم هستم بدبختی.اینم داستان ما

سلام احسانم. زندگیم تا دلتون بخواد و فراز و نشیب داره و الان یاد گرفتم چطور مقاومت کنم و بجنگم.‌‌.. دانشجوی دکتری گردشگری دانشگاه تهران هستم و تقریبا ۷ ساله عقد کردم ولی.‌‌.. بگذریم... ان شاالله موفق باشید سپاسگزارم

سلام من خدا رو شکر از زندگیم راضیم با همسرم و ۴ فرزندم حالم خوبه چون قانع هستم و با حداقل ها سعی میکنم خوشحال باشم و منتظر روز های خوب نمونم و در حال زندگی کنم.آرزوی حال خوب براتون دارم.

امروز تولدمه و وارد ۳۵ سالگی شدم ۱۹سالگی ازدواج کردم و الان ۲تا پسر دارم

سلام هنوز ازدواج نکردم متاسفانه سخت گیر شدم و زتدگی مشترک دیگه برام معنایی نداره در حال حاضر شاغل هستم و خداروشکر ناراضی نیستم ولی خیلی دلم برای گذشته تنگ شده کاش میشد باز به گذشته برمیگشتیم . الی

درسم رو تا مقطع دکترا تو رشته علوم سیاسی ادامه دادم ،تو سن 23 سالگی ازدواج کردم و پسرم هفت سالشه ،شغلم نظامیه و از زندگیم راضیم در شرف خرید خونم ،یه پراید مدل پایینم دارم آرزوی خوشبختی برا همه هم سن و سالم نسبت به همتون تعصب دارم

سلام به همه متولدین این روز... من تو 16سالگی ازدواج کردم متاسفانه ب شیشه اعتیاد داشت و طلاق گرفتم. مجددا ازدواج کردم... خداروشکر راضیم از زندگیم. تنها چیزی که اذیتم میکنه دوتا بچه هام هسن ک ازشون دورم. راضیم به رضای خدا. موفق باشین

من توسن ۱۶سالگی ازدواج کردم وتوسن۱۸سالگی بچه دارشدم الان دخترم۱۵سالشه وزندگیم فرازونشیب های زیادی داشته اماتاحدودی خوشبختم خداروشکر

سلام گرم به متولدین این روز، دم همتون گرم که با عشقین، ۴ سال ازدواج کردم خوشبختم البته با دختر فروردینی، حامدم

من درسن ۱۶سالگی ازدواج کردم ولی درسم رو هم ادامه دادم والان یک خیاط حرفه‌ای هستم ودوتا پسر ۱۵ و۱۰ساله دارم واز همسر وزندگی بسیار راضی هستم.

در سن ۲۰ سالگی ازدواج کردم وبعدازهفت سال بچه دار شدم والانم خوشبختم خداروشکر و ایران نیستم

سلام و درود به دوستان تو سن ۲۹ سالگی ازدواج کردم ۲ سال نامزد موندم و طلاق گرفتیم ولی الان یک ساله نیمه گمشدمو پیدا کردم و خیلی راضی هستم تازه هم میخواهیم بچه دار شویم

من مقطع کارشناسی ارشد رو به پایان رساندم. البته پایان نامم مونده و دارم آمادش میکنم. از سن ۱۵ تا به امروز خواستگار زیاد داشتم اما ازدواج نکردم. زندگی پرفراز و نشیبی داشتم. روزهای خوب، روزهای بد... هر چند سختی زیاد بوده توو زندگیم اما قطعا این سختی فقط مال من نبوده... و من همچنان ایستاده ام تا آخرین لحظه که زندم.... کسب علم رو دوست دارم. پول رو دوست ندارم اما خوبه و لازمه چون ما انسان ها نیازهای فراوانی داریم و همه چیز در ایران روز به روز در حال افزایش... پس باید سعی کنیم زندگی خوبی برای خودمون بسازیم

در سن بیست سالگی ازدواج کردم بعد از سقط دوقلوهام از تصمیم بچه دار شدن گذشتم. زندگی پر از سختی و ارامشه با جمله این نیز بگذرد نه توی سختی ها ناامید شو نه تو شادی ها خیلی شادی کن. درونم متلاطمه و با خوندن سرگذشتا دیدم احتمالا به خاطر روز تولدمه سربلند باشید هم تولدیا

در سن ۱۸سالگی ازدواج کردم وتا ۱۰سال فکر میکردم بدبخترین .ادم روی کره زمینم ولی بعد از گذشت ده سال و شناخت همسرم فکر میکنم ایشالاه ماشالاه خوشبخترینم

در سال ۹۱ رفتم سربازی.بعد اتمام دوره کاردانی که ۷ ترم طول کشید

در سن۲۲سالگی با کسی ازدواج کردم که فکر میکردم باهاش خوشبخت ترینم اما متاسفانه معتاد شیشه شد ومن موندم یه دختر چهار ساله و یه دنیا غم وحسرت

در سن ۲۳ سالگی لیسانسمو گرفتم وهمون موقع ازدواج کردمو الان یه دختر ۴ساله دارم زندگیم همراه با سختی هایی بوده و هست ولی شیرینه و راضیم

در سن ۱۹ سالگی شاغل شدم درسم رو هم همزمان میخوندم و مدرک فوق لیسانسمو گرفتم در سن ۲۶سالگی ازدواج کردم تقریبا جزو آدمای موفق جامعه به حساب میام. پول و درآمد خوب دارم ولی درونم آروم نیست... انگار زندگی برام خیلی خسته کننده شده... نمیدونم چمه

ازدواج کردم یک پسر دارم من 20 روز بعد عروسیم خوردم زمین پام ترک ورداشت یه عمل سختی داشتم توی پاهام خیلی دردناک بود با واکر راه میرفتم

سید حامد حسینی در حق دختری نامردی کردم عذاب وجدان دارم