متاسفانه اصلا روزگار خوبی نبود. مشکل پشت مشکل. سختی پشت سختی. کااااااش زودتر تمام می‌شد

از زندگانیم گله دارد جوانیم شرمنده جوانی از این زندگانیم... مبگذرونم که تموم بشه... فقط همه عمرم و شادی هایی که شاید یه روز برام بیاد بره واس پسرم ...

سختی زیاد بود از اعتیاد و زندان تا... اما دارم آرامش رو تجربه میکنم و تلخ ترین اتفاق زندگی فوت مادرم بود

هرچی که خوب و بد بود گذشت بعداز اینم خدا بزرگه .....

سختی زیادی کشیدم ولی خدارو شکر دارم به سازی ی زندگی میرسم هیچ وقت دست از تلاش بر ندارید

زندگی سختی روگذراندمازوقتی که معنای زندگی روفهمیدم فقط بدشانسی وبدبختی ازهمه سخت تر زندگی درغربت ودورازخانوادم

نسل سوخته....بدبخت....بی علاقه...بی روح...عدم شغل وکاسبی....ناامید...

مثل همون که گفتیدمن خیلی جاهاشکست خوردم چون عجول بودم ولی حالابدنیستم خداروشکرولی خداییش مادهه شصتی هااصلاشانس نداشتیم☹

گذشته ی سختو تلخ ودر اخرشیرینی داشتم بهترین اتفاق زندگیم ب دنیا اومدن پسرم بوده در کل خدارو شکر گذارم و راضیم ب رضایش

دهه شصت یعنی نسل سوخته.یعنی آرزوهای بربادرفته.یعنی اعتیادوبدبختی....

خداروشکرخوبه،به بعضی خواستهام رسیدم..امیدوارم به خواستهای دیگرمم برسم..باتشکر

هیچ چیز اون جوری ک فکر می کردیم نبود و نشد ‌.نسل من نسل در حسرت کیک و نوشابه اند تا این حد کم توقع ک همینم براشون حسرت شد

سختی خیلی توی زندگیم بوده ولی در کل خوبه و خیلی خوش شانس هستم به نظر من ابان ماه باشی هه دوست دارن و خیلی ازتون حسادت میکنند موافقید

در حال حاضر دوران سختی رو دارم پشت سر میذارم

زندگی تلخ و شیرینی رو تجربه کردم و مهمترین حادثه زندگیم فوت پسر ۵ سالم بر اثر تصادف بود

همه چی بر وفق مراد است