سلام به هم سن و سال هال خودم منم بچگیم بد نبود سختی زیاد کشیدیم الان شاید اون چیزهایی که آرزو شو داشتم ندارم اما یه همسر عالی و درجه یک دارم وسه تا بچه که جونم به جونشون بنده خدا رو شکر

بچگی خوبی داشتم درکنارخانوادم 14سالگی ازدواج کردم الان یک دخترویک پسردارم ویک دامادعالی زندگی سختی وتجربه کردم مرگ پدرم که درگیر سرطان بود منو افسرده کردولی خداروشکربه لطف خداسختی هام سپری شده والان خوشبختم ولی خیلی هاهستن چشم دیدن خوشبختی مو ندارن همیشه تو زندگیم دعاوجادو میکنن

سلام. منم مث خیلی از متولدین دهه 60 کودکی خیلی سختی داشتم ولی نوجوونیم سخت تر گذشت طوری که اصلا دوس ندارم بهشون فک کنم. ولی الان خداروشکر دوتا پسر سالم دارم که دلم بهشون خوشه.

سلام عزیزای دلم من دوران بچگی بسیار سختی داشتم ولی واقعا فقط اونموقع بهم خوش می‌گذشت دوتا پسر دارم عاشقشونم شوهرمو خیلی دوسدارم یه رفیق به تمام معناست زندگیم با اون رنگ و جون گرفته امیدوارم همه شما عزیزان موفق و شاد باشید

کودکی ام مانند بزرگسالیم سخت گذشت انگار که مجبور بودم بزرگ باشم و بفهمم نوجوانی هم با وقایع عجیب غریب و. سخت گذشت الان ۳۵سالمه مجردم درسم رو با همه سختی ها تا فوق لیسانس خوندم یه دختر قوی و مستقلم ولی همیشه جوری بودم همه حسرت شادیا و خوشگذرونیم رو خوردن من برای رسیدن به آرزوهام به هیچ کس نیاز ندارم انشاالله از این پس روی آرامش و خوشبختی رو. ببینم

ی دختر شیطون وبازیگوش بودم از دیوار صاف بالا میرفتم ..ارومترین ادم دنیام الان .... از ۱۷ سالگی تا حالا عجیب ترین اتفاق هارو تجربه کردم ولی ی شهریوری جا نمیزنه

خیلی عالی بود لذت بردم..دوران کودکی سختی راگذروندم ولی خداراشاکرم الان درکنارهمسروسه تافرزندم خوشبخت هستم..من ودخترم تاریخ تولدمون یه روزاختلاف داره ودخترم هفدهم شهریورهستن ودیگه جشن های تولدمون روتویه شب میگیریم..خیلی خوشحال شدم سرگذشت دوستانم راخواندم امیدوارم همیشه خوب وخوش باشید

درود بر شما.بسیاااار عالی بود.کودکی و نوجوانی بسیار عالی سپری شد اما متاسفانه در سن 20 سالگی پدر و مادرم رو در صحنه تصادف از دست دادم.بزرگترین غم زندگی را بر دل دارم.28 سالگی ازدواج کردم و ب کسی رسیدم ک تمام درد هامو فراموش کردم!الهی شکر .

هم اکنون که مینویسم سرگذشتمو!! دوپسر دارم و همسری مهربان که الهی شکر دوستم دارد با تمام وجود!!! شاید اون آینده ای که میخواستم نشد، بهش برسم،، ولی از این حال و احوال راضیم،، امیدوارم هم سن و سال‌های من هم به آرزوها و هدفهاشون رسیده باشن و یا به هر نحوی لذت برده باشن از سرگذشتشون......

فرزند دوم بودم از بچگی مثل فرفره از دیوار راست ستون لبه در بالا میرفتم تک دختر بودم دو برادر دارم کشش زیادی به پیدا کردن یه دوست صمیمی که مثل خوهر بشه داشتم و دارم نقاشی و کارای هنری انجام میدم حامی حیواناتم برا هر چیزی که راجب احساس باشه زود گریه ام میندازه ۲ تا سگ ۵ تا گربه و یه مرغ مینا دارم

دوران کودکی و نوجوانی فوق‌العاده شاد و فوق العاده ای داشتم پر از نشاط و زندگی،بزرگترین غم زندگی بیماری سخت برادرم بود که خداروشکر به لطف خدا شفا پیدا کردن،و غم دیگه زندگیم بیماری و فوت عشق زندگیم بوده،الانم در حال حاضر به لطف موفقم و از زندگیم بسیار رضایت دارم. با آرزوی موفقیت و شادکامی برای بقیه متولدین شهریور ماه