سلام من الان در آستانه ی ۴۰ سالگی هستم زندگی راحتی نداشتم خیلی اذیت شدم خیلی الان آموزش و پرورش هستم سه فرزند با همسر مریضی دارم در اثر یک صانحه خوشبختانه بچه های خوبی دارم

سلام،در کل زندگی خوبی دارم الهی شکر،دوتا دختر خوب و سالم دارم و همسری که همراه و همدله،از لحاظ شغلی بدشانسترینم ولی بازهم خداراشک

سلام عزیزان سال ۸۲

اسمم هیراد هستش. عکاسم. خوب زندگی کردم (خدا رو شکر) ازدواج نکردم.

توی زندگی شغلیم به هرچه میخواستم رسیدم. سال ۹۰ ازدواج کردم. بعد از یازده سال و با هزار دوا درمون خدا یه پسر بهمون دادکه سه روز بعد از تولد فوت کرد. الان باردار هستم و حس میکنم چون بچه ندارم همه زندگیم تباه شده. ای کاش زودتر بچه دار شده بودم

سلام خدایا شکرت ناسپاسی نمیکنم ولی حالی از این زندگانی نبردم کل زندگی آشوب و استرس هم تولدی های عزیز مشگل عظیمی دارم برام دعا کنید ممنونم

سلام وادب حس خوبیه که باهم تولدیهام ارتباط گرفتم خداروشکر دوتادسته گل ۱۰و۵ساله دارم وباهمسر همدلم زندگیمونومیسازیم خدایارویاورهمگیتون

سلام.زندگی خیلی خوب بود تا اینکه تا ۱۴ سالگی مامانم فوت شد از اون موقع ب بعد بابام و زنش باعث شدن من ی آدم عصبی بشم.همه جهان و آدماشو دوس دارم بجز خانواده زن بابامو ک ازشون متنفرم.همسر خوبی دارم و پسری ک خدا بعد از یازده سال و اونم ناخواسته ب ما هدیه کرد و الان با نفس زدناش من زندگی میکنم..از خدا میخام برای همه آدما ی زندگی خوب و آروم و ک حق همه ماست رقم بزنه..دوستون دارم هم سن و سالای خودم

سلام حمید رستمیان هستم از سمنان ۳۷ ساله منم خدا رو شکر راضی هستم از زندگی مشترکنون من ۲۲ سالگی از دواج کردم وصاحب ۲ دختر۱۰ساله و۴ ساله هستم وشغل بنده در معدن هست ودرمجموع خیلی از همسر وفرزندان وزندگی راضی هستم یا علی مددی

سلام ۲۲ سالگی مادرم فوت شد ۲۴ سالگی ازدواج کردم یه دختر و پسر دارم الانم پدرم آلزایمری شد در کل زندگی میگذره

سلام مجید هستم 63. سال 90 ازدواج کردم.یه دختر دارم من یه آتش نشان هستم.درسته زندگی سختیای خودشو داره ولی در حال حاضر خوشحال زندگی میکنم.

سلام درسن ۳۰سالگی ازدواج کردم یه پسر۱سال وده ماهه دارم تو زندگی خیلی موفق نشدم تنها دلخوشیم پسرم هست شغل موردعلاقه ام نشدمشغول بشم در کل خداروشکر.

۱۹ سالگی ازدواج کردم

سعید هستم متولد 63 نورزیده سالم بود ازدواج کردم الان خداوند چهار فرزند بهم داده دو تا دختر و دو تا پسر معلم هستم و هم تاجر از زندگی ام بسیار راضی هستم و هر چه دارم از لطف خدا دارم به همسر و فرزندانش عشق می ورزم و خیلی دوستشان دارم

سلام تا ۷ سالگی زندگی نسبتا خوبی داشتم ولی از ۷ سال به بعد با مشکلات زیادی روبرو شدم. زندگی من و خانواده ام رو به تاریکی رفت و پستی بلندی های زیادی را پشت سر گذاشتم. ۲۲ سالگی ازدواج کردم الان هم یک پسر ۷ ساله دارم. الان هم خداروشکر زندگیم بد نیست و در زندگیم پیشرفت زیادی نکردم همیشه به بن بست میخوردم. ولی دارم تلاش خودم میکنم که تسلیم مشکلات نشم.

سلام فاطمه هستم هجده سالگی تربیت معلم قبول شدم الان معلم هستم دو پسر چهار و شش ساله دارم از زندگیم راضی هستم خدا رو شکر

سلام زاهدان بدنیا اومدم ۲۹ سالگی ازدواج کردم سال ۹۴ اومدم اصفهان یه کار نسبتا خوب پیدا. کردم خدا بهمون یه پسر داد امید زندگیمون شده برایه ساختن آیندش تلاش میکنیم... راستی هیچوقتم استخدام نشدم.شانس نداشتم

سلام ،درحال حاضر دو فرزند دارم یه پسر و یه دختر ،همسر فوقالعاده ای دارم که همیشه حامی و پشتیبانم بوده ،،از زندگی راضیم وبه دنبال آینده روشن در حال حرکت ،،و از خدا بابت تمام چیزهای خوبی که بهم داده تشکر میکنم

بیست سالگی مشغول کار شدم. و یک سال بعد ازدواج کردم. از شهرستان به تهران آمدم. خدا یک پسر بهمون داد. شغلم را دوست دارم ولی راضیم نمیکنه الانم دارم فکر میکنم که باید جدا بشم. خلاصه اینکه حس میکنم باید به جاهای بالاتری برسم.

سلام زندگی مشترک در کنار همسری ک فقط ۲۸روز ازم بزرگتره و یه دختر۴ساله و در یکی ازروستاهای استان فارس هستم از اینکه شیعه و ایرانیم خداروشکرمیکنم

۱دختر۳ساله دادم برای خانواده خانمم خیلی نوکری کردم چون دوستشون داشتم.الانم مثل کیسه زباله گذاشتنم بیرون.چون فقط پول داشتن.من دستم خالی

خیلی صبورم ..موفقیت های زیادی تو زندگیم کسب کردم..پشتکار بالایی دارم..مثل یه مرد از پس مشکلاتم برمیام..همه اتفاقات خیر و شر زندگیم رو به فال نیک میگیرم..

با سلام و احترام مرتضی هستم خدارو شکر میکنم . امیدوارم عاقبت بخیر بشم. راضیم خداروشکر روزگارم بر خلاف آرزوهایم گذشت . بازم خدایا شکرت

سلام من سم هستم این عمر بر من چه گذشت اقا شما چی چی میدونید کان درس دوست نداشتم دوره راهنمایی رو باتجدیدی رفتم بالا سوم راهنمایی هم تجدید شدم و یه سال عقب افتادم بعد رفتم دبیرستان و به زور دیپلم گرفتم و با تجدیدی ۱۹ سالم بود به زور عقدم کردن و سال بعدم به زور طلاقم و گرفتن من موندم و یه زندگی داقون اقا رفتم کلاس هنری بعد ۴ سال افتاد به سرم برم دانشگاه یادم افتار پیش ندارم خلاصه خوندم و رفتم دانشگاه ازاد و حالا هی خواستگار هم میومد و منم مقاومت خلاصه داداشم زن گرفت و ۹ بعد اونم زنش ناسازگار سرتونو درد نیارم داداشم از فشار عصبی مرد باز من و یه غم و مادر و پدر و خلاصه روزای اخر امتحانات تو راه برگشت با شوهرم دوست شدم و ۹ ماه بعدش عروسی کردم و یه دخترم العان دارم و شوهرم داره خورناز میکشه اینم سر گذشت من کل علی

سلام من ساسان هستم و از زندگی مشترک و خیلی خوبم دو فرزند دارم و خدا رو شکر میکنم برای این زندگی خوبی که دارم

سپیده هستم منم خیلی مهربون خوش قلب مستقل ولی تو زندگی همسر شانس نداشتم خدارو دارم فقط زندگی بی دغدغه دوس دارم

صبر و تحمل زیادی دارم و بیشتر آدم درونگرا هستم تا برونگرا. و همیشه سعی کردم روی پای خوذم وایستم و کمک کردن به دیگران خیلی خوشحالم میکنه

ازلحاظ زیبایی وقد هیچی کم ندارم ولی ازدواج کم شانس ترین ادم هستم وازدوست هیچ شانسی ندارم به هرکی خوبی کردم بیشتربدی دیدم دست مون نمک نداره