عشق بی سرانجام الان مدرس موسیقی هستم و میخونم...دنیا بدون عشق ارزشی نداره

رقیه هستم سال ۸۶ ازدواج کردم یه دختر دارم واز زندگی وهمسرم خیلی راضی هستم امیدوارم هم سالهای منم زندگی خوبی داشته باشند

زهرا هستم هجده سالگی ازدواج کردم کارمند بانک با مدرک مدیریت بانکی . دارای دو فرزند دختر و. پسر۱۷ساله و ۱۵ساله همسرم با مدرک کارشناسی ارشد،الان کارخانه دار است فوق العاده جنتلمن وبا اخلاق بچه های خوبی دارم دوستان خوب و فامیل خوب خیلی راضیم . خدایا بزرگیت را شکر

با درود من بهزاد هستم در سال 90 ازدواج کرده و یک پسر متولد 93دارم از شغلم و زندگی ام راضیم و امید که همه کسانی که در این روز به دنیا آمدند لحظه های خوبی پیش‌رو داشته باشند

خدارو شکر میکنم.در سن هجده سالگی ازدواج کردم .همسرم خیلی خوبه و دوتا پسر دارم متولد سال 80و90 از زندگیم خیلی راضی ام ،ارزوی راضی بودن در زندگی رو برای همه دارم

مریم هستم من هم در سال ۸۰ ازدواج کردم و از زندگی ام راضی هستم صاحب سه فرزند هستم یک دختر و دو پسر و خدا را شکر می کنم که این زندگی خوب را با همسرم برای من رقم زده و در زندگی هر چی که از خدا خواستم بهم داده خلاصه که خیلی سپاس گذارم از خدای خود .

یه تجربه ی عشقی بی سرانجام و تلخ ، یه ازدواج از روی اجبار ، دو تا فرزند کوچیک و بزرگ سرگردون تو جهنم زندگی مابین من و پدرشون_ رفتن به دانشگاه و نرفتن سرکار و هزاران هزار آرزویی که در نتیجه ی یک ازدواج اشتباه نتونستم به هیچکدومشون برسم و چشیدن هر روزه ی طعم تلخ شکست ، تمام زندگیه منه

دانشگاه رفتم ازدواج کردم صاحب یک فرزند پسر متولد۸۳ هستم درحال حاضر در تشریفات عقد مشغولم اززندگیم راضی نیستم چون به هیچ کدوم از خواسته هام نرسیدم دوست داشتم معلم بشم تلاشمم کردم ونشد